بازارکار عکاسی همواره یکی از پر تقاضاترین بازارهای کسب و کار محسوب میشود. اما نمیتوان گفت که هر عکاسی که توانسته وارد این بازار شود، به موفقیت رسیده و ثروت زیادی را از این طریق بدست آورده است. اما این موضوع کاملا در پی انجام یکسری اشتباهات است که توسط خود عکاس صورت گرفته و هیچ ربطی به شانس و … ندارد. عکاسی یکی از حرفه های محبوب در دنیا است که از طرفداران بسیاری برخوردار میباشد.
شرایط دنبال کردن هنر عکاسی به عنوان با یک حرفه کاری و یا صرفا از روی سرگمی و علاقه، باهمدیگر کاملا متفاوت است. اینکه تنها از روی سرگرمی عکاسی کنید، چندان نیاز به سرمایه اولیه نخواهید داشت. اما برای فعالیت به عنوان یک حرفه کاری اصلا اینطور نیست. بسیاری از عکاسان پس از مواجه شدن با موانع موجود در این راه، سختیهای کار را درک کرده و بسیاری با شکست مواجه میشوند. در ادامه به 5 اشتباه راج در هنگام ورود به بازارکار عکاسی میپردازیم:
داشتن انتظارات غلط
همانطور که اشاره شد، فعالیت در عکاسی به عنوان حرفه کاری و یا علاقه کاملا متفاوت است. شاید شما فردی علاقهمند به عکاسی باشید که نتیجه کارهایتان بسیار عالی و درجه یک است و این حرفه را تنها از روی سرگرمی انجام میدهید. در شرایطی که اینکار را از روی علاقه و سرگرمی انجام میدهید، آزادی عمل داشته و میتوانید هر کار خلاقانهای را ایجاد کنید. اما هنگامی که وارد بازارکار عکاسی میشوید، شرایط کاملا فرق میکند.
فعالیت در این حوزه دیگر هنر و سرگرمی نیست بلکه راهی برای کسب درامد و ارائه خدمات است. مشتریان شما انتظارها و نیازهایی دارند که شما بهعنوان یک عکاس وظیفه دارید که با گرفتن دستمزد معقولی از آنها، این انتظارات را برآورده سازید. در حقیقت بخش قابل توجهی از آزادی عمل شما برای خلق چیزی که دوست دارید، از دست میرود. مشتریان، شما را بر اساس کارهای قبلیتان استخدام میکنند و توقع دارند سبک کاریتان را برایشان تکرار کنید.
تنها نامهای خیلی پرآوازه در عکاسی میتوانند آزادی عمل کاملی در کسب و کار عکاسی داشته باشند؛ که آنها نیز بسیار کمیاب هستند. اگر تنها از عکس گرفتن لذت میبرید، شاید بهتر باشد آن را بهعنوان سرگرمی و کار ذوقی انجام دهید. اصلا ملزومیتی مبنی بر اینکه علاقه همیشه باید تبدیل به حرفه شود، نیست. صرفاً میتوانید برای لذت بردن خودتان عکاسی کنید و این کاملاً قابل قبول است.
عدم تمرکز روی یک حوزه کاری
ممکن است فردی باشید هم دارای شغل عکاسی هستید و هم در حوزه های کاری دیگر در حال فعالیت میباشید. و یا اینکه در بازارکار عکاسی درحال فعالیت هستید و بسیاری از شاخه های آن، از عکاسی مراسم ازدواج گرفته تا عکس تبلیغاتی و عکس خیابانی را انجام میدهید. هر دو نوعِ اینگونه فعالیت های کاملا اشتباه است. برای موفق شدن خصوصا در عکاسی، اکیداً توصیه میکنم که تنها روی یک ژانر متمرکز و متخصص شوید.
هنگامی که وقت و انرژی تان را در تمامی شاخه های عکاسی صرف میکنید، به آهستگی در آنها رشد خواهید کرد و احتمالاً دیگر وقت کافی برای بزرگ شدن در یکی از این حوزهها را نخواهید داشت. افراد همواره به دنبال بهترین ها هستند و میخواهند با افرادی همکاری کنند که در نوع خود بهترین باشند. شما باید در حوزه موردنظرتان زمان زیادی را سرمایهگذاری کنید. در هر شاخه از عکاسی، چه عروسی، خوراک، مُد و حتی عکاسی از ماشین، باید فوقالعاده و خاص باشید تا بتوانید برندهی رقابت شوید.
یکی از این شاخه ها را که در آن نسبت به بقیه بهتر هستید و علاقه بیشتری نیز در آن دارید را انتخاب کنید و خودتان را در آن رشد و حرفهای سازید.
عدم درک مخاطب در بازارکار عکاسی
برای موفقیت در بازارکار عکاسی، باید همواره بتوانید خواسته ها و ارزش های مخاطبانتان را درک کنید و اطلاعاتتان را در اینباره بروز نگه دارید. برای مثال عکسهای مطلوب یک زوج مذهبی بهطرز قابل ملاحظهای با عکسهای مد نظر یک زوج جوان ماجراجو فرق میکند. رویکردتان در قبال هر یک از این زوجها باید کاملاً متفاوت باشد. اگر مشتریانتان میخواهند عکس نامزدی بگیرند، عکاسی مد در مجلات را نشانشان ندهید. چراکه اینگونه سبک ها مناسب برای خانواده هایی که به دنبال پرتره هستند نمیخورد. برای این منظور باید زمان کافی بگذارید تا متوجه شوید مخاطبانتان چه میخواهند و پیامتان را با راه حل آنها تطبیق دهید.
گم شدن در مسائل فنی
هنگامی که بر جنبه های فنی عکاسی تمرکز نمایید، زمانی که کاری را به طور نادرست انجام دهیم، تمایل داریم که بر امکاناتی که داریم تمرکز نماییم. همچنین سعی میکنیم خدماتمان را با به رخ کشیدن امکانات فنی دوربینها و تجهیزات آن، کارمان را بفروشیم. به معنای دیگر خودنمایی با تجهیزات گران یا بوکههای خاصمان. زمانی که بر این موضوع متمرکز میشویم، توانایمان برای ایجاد ارتباط احساسی با مشتری از دست میدهیم. آنها با عکسها نمیتوانند ارتباط برقرار کنند چرا که عکاسی را بههمان بینشی که ما بهعنوان عکاس میتوانیم میبینیم، نمیبینند. مشتری ها برای بیشترین تعداد مگاپیکسل یا تکنیکهای نورپردازی، به عکاسی نمیروند؛ آنها تصویری زیبا و خاطره انگیزی را میخواهند به ثبت برسانند.
عدم شناخت محصول در بازارکار عکاسی
امروزه با پیشرفت گوشی های هوشمند چنین امکاناتی ایجاد شده که هرکس به تنهایی میتواند عکس بگیرد. برای یک عکاس، هدف تنها عکس گرفتن نیست. در واقع، شما دارید تواناییتان در تبدیل ارزشهای مشتریتان به عکسی که میتوانند از آن استفاده کنند را میفروشید. به بیان دیگر عکس و قابلیتهای فنی شما صرفاً ابزاری برای دستیابی هدف مشتری از گرفتن عکس هستند.